مدح و مرثیۀ امام جعفر صادق علیهالسلام
شاعر : علیاکبر لطیفیان
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
قالب شعر : غزل
مگر رسول به وصفش بیان کند سخنی که وصف ذات خدا نیست کار همچو منی
جواب هر چه که باشد نوازش است مرا خدا کند بنوازد مرا ولو به " لن" ترنی
بساط حوزه کرم میکند، چه ذوالکرمی بساط روضه عطا میکند، چه ذوالمننی
به دست شیخ الائمه غدیر جان بگرفت بـله، غـدیـر جـوان شـد ز بـادۀ کهـنـی
ببین حدیث حدیث و ببین که بحث به بحث چگونه یک تنه رفته به جنگ تن به تنی
سیـاهتـر ز هـمه روزگـار پـروانهست اگـر که شـمع بـسـوزد میان انـجـمـنی
نخست آنچه صدا میکند سر زانوست اگر کـشـیـده شود ناگـهـان سر رسـنی
عـبـا نداشت و پای برهـنـه اش بُـردند پـنـاه بُـرد به یـک آسـتـیـن پـیـرهـنـی
اگرچه سوخته در، جای شکر آن باقیست که مـیـخ در نـگـرفـتـه به گوشۀ بـدنی
اگرچه از نفس افتاده باز هم راضیست که بین کوچه نـیـفـتاده است هیچ زنی
چه حرفها نشنـید و چه چیزها که ندید شکـسـته دل شد و آمـد ولی چه آمدنی
غـریب نیز از اینجا نـمیرود عـریان برای تو کـفـن آوردهاند، عجب کـفـنی
|